به رنگ لاله

جایی برای با هم بودن

به رنگ لاله

جایی برای با هم بودن

به رنگ لاله

این وبلاگ سعی دارد با معرفی سرزمین و فرهنگ بختیاری به عنوان یکی از کهن ترین ایل های ایران زمین آن را در حد توان به بازدیدکنندگان عزیز بشناساند.
در همین راستا به معرفی مکان های دیدنی حوزه های بختیاری نشین و همچنین آداب و رسوم ایل کهن بختیاری در حد توان گرداننده وبلاگ می پردازد.البته به فراخور زمان و مناسبت های ملی و مذهبی نیز مطالبی برای بازدیدکنندگان وبلاگ گذاشته خواهد شد.
امید است که این خدمت کوچک مورد قبول طبع بزرگ شما هم وطنان و هم تباران بازدیدکننده واقع گردد.
برای هر چه بهتر شدن آن ما را از دیدگاه های سازنده خودتان محروم نکنید.

آخرین نظرات
نویسندگان

کُنارِ غَریو

يكشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۸، ۰۲:۰۷ ق.ظ

شعری زیبا به گویش بختیاری از سرکار خانم فریده چراغی به نام «کُنارِ غَریو» همراه با ترجمه فارسی

کُنارِ غریوم که بَرده نِصیوُم

یه عمره که سی خُم ایگم ایگریوُم

 

⬇⬇⬇ متن کامل ⬇⬇⬇

کُنارِ غریوم که بَرده نِصیوُم

(درختِ کنارِ غریبی هستم که سهم من سنگ است)

یه عمره که سی خُم ایگم ایگریوُم

(عمریست که برای خودم مرثیه می‌خوانم و می‌گریم)

اَیَر باد و بارون بیاهِن به جارُم

(اگر باد و باران به فریادم برسند)

اِشَینُم خومه تا غم از دل وُرآرُم

(خودم را می‌تکانم تا غم از دل برانم)

بخون کَوگِ مستُم که بوسم گِلیته

(کبکِ مستِ من، بخوان تا گلویت را ببوسم)

که آستاره بختم مِنِ تیگِ ریته

(زیرا ستاره‌ی اقبال همان روی خوب توست)

مُو چی مار تشنه تو چی چشمه سارون

(هم‌چون مار تشنه‌ام و تو گویی چشمه ساران)

دلُم سُحده زاره بزن نَرمه بارون

(دل من کویری سوخته است ای باران آهسته ببار)

کِلورُم به دستِ تو ای بادِ گَردو

(من کاهم در دست تو ای باد هر جایی)

گُلُم اَر بیاهه بُهارونه از نُو

(اگر گل من بیاید دوباره بهار می‌شود)

تِیام پالِه‌پالِه پُرِ اَرس و خینن

(چشمانم کاسه‌کاسه اشک و خونند)

زِ بس چی تَریده به رَهت اینشینن

(دلم هم‌چون راهزن سر راهت می‌نشیند)

دلُم جُور دینِش سرِ تَش ایبازه

(دلم مانند اِسپند روی آتش می‌رقصد)

یه عمره که دل سی تو، وا تش اِسازه

(عمریست که دل برای تو با آتش سازش می‌کند)

بنه سر به شونُم، بُهارُم صداته

(سر بر شانه‌هایم بگذار که بهار من صدای توست)

دل غم نَصیوم همیشه واباته

(دل غمین من همیشه همراه توست)

مو هُمدا پوییزُم که شیوِسته لیزُم

(من هم‌زادِ پاییزم که این چنین کاشانه و روزگارم به هم ریخته است)

بیو تا پَرامِ به پاهات بریزم

(بیا تا برگ‌هایم را فرش راهت کنم)

دِلِ جُل به کولُم که وَسته به دیندات

(دل خانه به دوش من که دنبال تو افتاده)

بیو تا بخَوسه به شَولیزِ می‌هات

(بیا تا در خانه‌ی آرام شب گیسوانت بخوابد)

ندونم کی‌ای تو؟ مهی یا که اَفتو؟

(نمی‌دانم که هستی؟ ماهی یا آفتاب؟)

که مُردُم ز دیریت بیو دی تو امشو

(که از دوریت می میرم دیگر بیا)

تو نهلی که ئی دل به سردی بمیره

(نگذاری که دلم در سرما بمیرد)

بزن جور افتو که برفُم بِچیره

(بتاب هم‌چون آفتاب تا برف من ذوب شود)

سَرِ لِشک زردُم بخون کوگِ رَشته

(بر شاخسار زرد من بخوان ای کبک رنگین بال)

ندونی اِی سالا چه ور مُو گُدَشته

(نمی‌دانی این سال‌ها بر من چه گذشته است)

چه تَحله غریوی شرینُم بیَو دی

(غریبی تلخ است شیرین من دیگر بیا)

بُگُ اَر نیاهی به کی وا کُنم ری

(بگو اگر نیایی به چه کسی روی کنم)

 

فرید چراغی

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۸/۰۹/۰۳
  • ۱۲۸۴۷ نمایش
  • آرپناهی

بختیاری

شعر

شعربختیاری

فریده چراغی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی